طلوع سرخ

خون سرخ ما فلقی است که پیش از طلوع خورشید عدالت بر آسمان تقدیر نشسته است . شهید آوینی
آخرین نظرات

17 نکته از سوره حمد

اهدنا الصراط المستقیم

اشاره : این نکات در واقع خلاصه ی سوره حمد برگزیده ی 5 جلدی تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی است! یعنی چکیده ی چکیده!!

  • شیطان در چه مواردی فریاد کشید؟ 
  • رحمن و رحیم به چه معناست؟
  • چرا با رحمن و رحیم آغاز شده؟
  • انگیزه ی خدا شناسی چیست؟
  • صراط مستقیم چیست؟
  • «الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ» کیانند؟
  • «الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ» و «الضَّالِّینَ» کیانند؟

پاسخی کوتاه به این سوالات در ادامه مطلب ...

۱ نظر ۰۴ مرداد ۹۲ ، ۱۹:۰۶
محمد صادق مطیع رسول

برای خاطر آیه ها

معرفی کتاب برای خاطر آیه ها (+)

همه می دانیم که "قرآن را نمیشود سرسرى خواند و گذشت" به هرحال این معجزه ی پیامبر خاتم(صل الله علیه وآله) است  چطور می شود که آن عرب بیابان گرد مجذوب زیبایی های قرآن می شود، ولی ما در خانه نشسته ایم و به هر طریق قرآن را می خوانیم تا جزء تمام شود. "در روایت هست وقتى‏که سوره ای را مى‏خوانید، همت شما این نباشد که به آخر سوره برسید، همت شما این باشد که قرآن را بفهمید؛ و لو حالا به آخر سوره، به وسط سوره، وسط جزء، به وسط حزب نرسید و آن را تمام هم نکنید"(1)  "قرآن احتیاج دارد به تدبر، تکیه‌ى بر روى هر کلمه‌اى از کلمات و هر ترکیبى از ترکیبهاى کلامى و لفظی. "(2)  آنقدر نکته های لطیف و شیرین در لابه لای آیاتی که سریع از کنار آنها رد می شویم وجود دارد که وقتی بعضی آیات از زیر غبار مهجوریت سر به در می آورند، چشم باز می کنیم که این از قرآن بود ؟ 
اینها را گفتم که بگویم "زبان ما، زبان قرآن نیست؛ مى‏توانیم به ترجمه‏ى قرآن مراجعه کنیم؛ اما عمق‏یابى مضامین قرآنى فقط با مراجعه‏ى به ترجمه نمى‏شود؛ کمااینکه با خواندن متن‏ قرآن هم براى کسانى که مى‏فهمند، همیشه به دست نمى‏آید؛ با تدبر به دست مى‏آید؛ با عمق‏یابى به دست مى‏آید."(3) این عمق یابی ابزار می خواهد ، کمی رجوع به تفسیر و شان نزول آیات و خرج کردن فسفر، ابزار مناسبی برای کمک به تدبر در قرآن است.

کتابی است که حاصل وب نوشته های مریم روستا است . اهل قرآن است و آنچه از قرآن بهره می گیرد در قالب نثری هنری نثار دیدگان شما می کند، تیر ماه 91 بود که با خبر شدم به چاپ رسیده ، وقتی به وارثین عزیز رفتم تا آن را تهیه کنم ، نوشته بود چاپ سوم پاییز 91 ، الآنش را نمی دانم. کتاب شیرین و شیوایی است، بنظرم برای شروع ِنگاه ِتازه ای به قرآن مناسب باشد. هیچ که نداشته باشد این حس را به خوبی انتقال می دهد که می شود با قرآن دوست بود و ساعت ها روی یک آیه مکث کرد و لذت برد. با  قطع پالتویی و 96 صفحه شیرین واقعا کم لطفی است که خوانده نشود، اگر قرار باشد حین پخش تبلیغات در فیلم های سه گانه ی ماه مبارک، خوانده شود؛ از یک دهه هم زود تر تمام می شود .اگر هم خواندید و هنوز می خواهید بخوانید به وبلاگ خانم روستا (+)(+)مراجعه کنید ، هنوز هم که هنوز است به همان سبک و سیاق، و به همان شیرینی می نویسد از آیه هایی که دوستشان داریم ...

پاورقی:

(1) بیانات مقام معظم رهبری ۱۳۸۶/۰۶/۲۲

(2) بیانات مقام معظم رهبری ۱۳۹۱/۰۴/۳۱

(3) بیانات مقام معظم رهبری ۱۳۸۴/۰۷/۱۴

۴ نظر ۳۰ تیر ۹۲ ، ۱۹:۰۶
محمد صادق مطیع رسول
˙·٠•●♥ همه اش را ♥●•٠·˙

پا نوشت : از کنار این پست نتوانستم بی تفاوت بگذرم . گذاشتمش اینجا بی اجازه ی صاحبش چرا که از خود می پنداشتمش (!) باشد که چند بار بیشتر دیده شود، اما در واقع پست 0115 اوست.بخوانید:

 استدلال های دعای سحر خیلی دوست داشتنی ست :
خدایا ! من زیباییت را می خواهمـ از نوع ِ زیباترین َش
و چون همه ی زیبایی هایت ، زیباترین است ،
پس اصلا همه اَش را می خواهمـ .. همه ی زیبایی هایت .*
یک زیرکـی نه چندان نهفته دارد .. حکماً خدا همـ با این زیرکـی کلی عشق می کند ..
+ قلب ، یک لطیفــه ی ربّانـی .. ! 
جرعه جرعه ، نمی خوانمـ ، بلکه سر می کشمـ بیانات حاج آقا مجتبی رو ..
* للَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ جَمَالِکَ بِأَجْمَلِهِ وَ کُلُّ جَمَالِکَ جَمِیلٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِجَمَالِکَ کُلِّهِ...

پی نوشت : رسائل بندگی حاج آقا مجتبی را از دست ندهید. مخصوصا در ماه مبارک. از ما گفتن بود (+ دفتر دل)(+ حب به دنیا)(چهار جلد دیگه
                   هنوز چاپ نشدن)   /// 
خیلی گشتم برای صوت رمضان سال 1375 در سایت حاج آقا . نبود . شما ندیدید ؟ 

۵ نظر ۲۵ تیر ۹۲ ، ۱۸:۴۲
محمد صادق مطیع رسول

کشتی بان دوست اثر علی موذنی

کشتی بان دوست نوشته علی مؤذنی

شاید کمتر کسی باشد که داستان کشتی نوح (ع) را نشنیده و از ماجراهای ابراهیم (ع) بی خبر باشد . اما خواندن چند باره ی این داستان ها آن هم به قلم علی موذنی قطعا طعم دیگری برای ذائقه ی شما به ارمغان خواهد آورد .
کتاب کشتی بان دوست (نشر نیستان) در بردارنده ی دو داستان (کشتی به روایت توفان + دوستی) از انبیاء گرامی است که این روز ها قطعا در لابه لای آیاتی که تلاوت می کنید ، نامی از آنها خوانده اید و ماجرایی را به یاد آورده اید و به آرامی از کنار آن رد شده اید، تا به پایان جزء آن روز خود برسید .

علی موذنی در این دو داستان که البته به صورت جداگانه هم توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده اند به روایت جالبی دست یافته است . که کمتر به آن توجه شده است :

 + کشتی به روایت طوفان
تماشای کشتی ساختن در دل خشکی و شروع شدن عذاب تا غرق شدن در آن امواج سهمگین ، قطعا با دید سوم شخص فقط عبرت آموز است ، اما وقتی از زبان کنعان نقل می شود ، وقتی در طول داستان به جبر نویسنده خود را بارها و بارها به جای کنعان می گذاری، طعمی دیگر در پی خواهد داشت. طعم هایی که بعضا آشنایند و گاهی هم گنگ ! چرا که می توانی خود را با کنعان مقایسه کنی و رفتار و گفتارش را در آن شرایط با خودت بسنجی و در آخر نتیجه بگیری که شاید واقعا من نیز اگر در نشست و برخواست با بدان بودم و دوست نابابم انوش بود و از طرفی شیرینی "حلوای" دنیا را در دهانم مزه مزه می کردم آخر و عاقبتم چیزی جز "هیولا" شدن نبود. اینجاست که فطرت های پاک چنان تنفری پیدا خواهند کرد که کتاب را به هرجا که رسیده اند پرت کرده و به آغوش خدا پناه می برند ...


 + دوستی
داستان دوستی نیز به همان اندازه که ماجرای قبل تلخ بود ، شیرین است . این داستان روایت قبل از تولد حضرت ابراهیم تا بت شکنی و گلستان شدن آتش را بیان می کند اما تفاوتش با دیگر داستان ها این است که از زبان دانای کل روایت شده . از دوست ابراهیم . خود جناب خداوند جل و اعلی . نتیجه ی این نوع روایت آن می شود که به معنای واقعی کلمه، معنای دوستی را می توان چشید . آن هم دوستی با خدا را  . اینکه چگونه و به سهولت تمام مسیر ابراهیم از گزند ها بری می شود و اینکه چگونه و با عشق، ابراهیم ، مسیر رضایت دوست در پیش می گیرد . با خواندن این داستان تا مدت ها حسرت ابراهیم بودن را می خوردم ، حسی که جز این متن، چیز دیگری برایم مهیا نکرده بود ...

پ.ن1 : شخصا عادت دارم که به هنگام رمان خواندن ، خودم را به دست نویسنده و سیر داستان بسپارم ، گذشته از درست یا غلط بودن این کار، نتیجه اش این می شود که بدترین قلم ها نیز برایم تاثیر گذار جلوه می کنند ، علی جان و قلمش که دیگر جای خودش را دارد .

پ.ن2 : بعضی رمان ها از نویسنده های خاص(!) آنقدر تاثیر منفی یا ناخوشایند برایم داشته اند که از آن به بعد، برای خواندن هر رمانی ابتدا مطالب بسیاری پیرامون نویسنده ی آن مطالعه می کنم !

پ.ن3 : البته قاعده بر این است که اگر نویسنده را به عنوان کسی فرض کنیم که حرفی برای گفتن دارد و آن را در قالب نثر به ما ارائه می دهد ، پس برای فهم آن باید نویسنده را نیز خوب بشناسیم و کتاب خدا نیز از این قاعده مستثنا نیست. این نظر بنده بود ؛ خود دانید ...
رمضان المبارک 1434

۳ نظر ۲۳ تیر ۹۲ ، ۰۰:۵۲
محمد صادق مطیع رسول

دید نبی پسری را اندر خیابان تلو خوران !
پرسید جانکم "چگونه صبح کردی" ؟
جوانک
آه کشید
سر تکان داد
نشست و گفت :
با یقین !

پیک رحمت باز پرسید:
چیست نشانش در برت ؟!

..-.-.-.-.---.--.--.-.--....-.-.--.-.--.---.--.-.-.-.--.-.--.-.-.-.
....-.-.-...---- اینها مثلا نویز هستن ! .-.....-.--.-.-...
.....-..-...----.-...-...-....-.--.-.--.-....-..----..-..--.--.-...

آن پیرمرد جابجا شد
پای بر پا
روی مبل
رو به دوربین !
اصبحتُ شابا ً (این یقین باعث شد که هر روز صبح که از خواب پا میشم ، خودمو عین جووونا می بینم !)
---

پ.ن 1: هر کی تونست این جمله رو بخونه یه جایزه پیشم داره:
           دکتر کریم کرم کرم داری؟ کرم کرم کرم کرد !

پ.ن 2:
راستش هی گفتم بابا بی خیال، دیدم نع! تازه میگن بعدش یه تبلیغ دیگه داره ! واسه اون هم داریم!!

پ.ن 3: بی چاره حاجاقا اخم  اگه ندیدی، ببین (+)

پ.ن 4: تصور کن حلزون ها نیترو اسپید داشته باشن! یه سرعت فراصوتی!! متعجب
           دیگه شرکت سپیده ماهان ورشکست میشه! اگه گفتی چرا ؟ (+) (+)

پ.ن 5: این هم بقیه اش البته بدون نویز : (+)

۸ نظر ۰۸ تیر ۹۲ ، ۱۳:۳۴
محمد صادق مطیع رسول

طعم شیرین پس از انتخابات


جزوه بیانات امام خامنه ای در 5 تیر  1392(در دیدار با مسئولان قوه قضائیه)

متن کامل بیانات (+)

طعم شیرین پس از انتخابات

دریافت
حجم: 807 کیلوبایت (با فرمت pdf)
توضیحات: جزوه در قطع A5 می باشد.


+هدیه : ضمنا تماشای این را از من بپذیرید

فهرست آنچه که در این جزوه می خوانید در ادامه مطلب:

۲ نظر ۰۶ تیر ۹۲ ، ۱۷:۴۸
محمد صادق مطیع رسول



اشاره : ابتدا فکر نمی کردم که تشخیص اصلح برای دوستان تا این حد مشکل شده باشد . با ملاک هایی که داشتم این بحث بسیار بدیهی به نظر میرسید . اما گویا باید نکاتی گفته شود تا به سوالاتی که چندی از دوستان در این زمینه مطرح کرده اند پاسخ داده شود :


جناب آقای قالیباف

حتی اگر مدیری قوی باشیم باید بدانیم عدالت بدون پیشرفت توزیع مساوات فقر است . اگر انسانها برای ما مهم هستند کرامت آنها را باید حفظ کنیم و بدانیم تا پیشرفت نباشد عدالت نیست و تا عدالت نباشد کرامت نیست.(منبع +)


امام خامنه ای :

این نکته را هم در باب عدالت عرض کنیم که بعضى‌ها مى‌گویند عدالت یعنى توزیع فقر. نخیر، کسانى‌که بحث عدالت را مى‌کنند، به‌هیچ‌وجه منظورشان توزیع فقر نیست؛ بلکه توزیع عادلانه‌ى امکانات موجود است. آنهایى که مى‌گویند عدالت توزیع فقر است، مغزا و روح حرفشان این است که دنبال عدالت نروید؛ دنبال تولید ثروت بروید تا آنچه تقسیم مى‌شود، ثروت باشد. دنبال تولید ثروت رفتن بدون نگاه به عدالت، همان چیزى مى‌شود که امروز در کشورهاى سرمایه‌دارى مشاهده مى‌کنیم. در غنى‌ترین کشور عالم - یعنى امریکا - کسانى هستند که از گرسنگى و از سرما و گرما مى‌میرند؛ اینها که شعار نیست؛ واقعیتهایى است که مشاهده مى‌کنیم. کسانى هستند که در آرزوى یک آپارتمانِ سه چهار اتاقه سالهاى سال تلاش مى‌کنند و چون به جایى نمى‌رسند، مى‌روند خیانت مى‌کنند تا به این امکانات برسند.
دو سه سال قبل یک عضو عالى‌رتبه‌ى سى.آى.اى را به جرم جاسوسى براى شوروى سابق و دنباله‌اش روسیه، دستگیر کردند. در مصاحبه‌یى از او پرسیدند - که ما این مصاحبه را در مطبوعه‌یى خواندیم - چرا این کار را کردى؟ گفته بود من دلم مى‌خواست یک ویلاى سه اتاقه داشته باشم، اما دیدم با این حقوق و درآمد نمى‌شود؛ مجبور شدم بروم نوکرى شوروى را بکنم؛ با آن دشمنى و نقاضتى که آن روز بین آن دو کشور وجود داشت. وقتى دنبال تولید ثروت رفتن از نگاه عدالت محور جدا باشد، به این جاها مى‌رسد که در جامعه‌یى، کسانى‌که زرنگ‌تر و باهوش‌ترند، یکشبه به ثروتهاى کلان و انبوه مى‌رسند؛ کسانى هم که خودشان خانواده‌ى ثروتند؛ اکثریتى هم هستند که در زندگى‌هاى معمولى همراه با حسرت، و تعدادى هم در زندگى‌هاى بسیار سخت و دشوار به‌سر مى‌برند. بنابراین، این‌که ما بگوییم عدالت را مطرح نکنید، تولید ثروت را مطرح کنید؛ بهانه را هم این بیاوریم که بعد از تولید ثروت سراغ عدالت مى‌رویم، این نمى‌شود.

بیانات امام خامنه ای در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت هشت تیر 1384 (منبع +)



۵ نظر ۱۶ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۲۵
محمد صادق مطیع رسول

امام «ما می‌توانیم» را به مردم منتقل کرد

امام خمینی قبل از آنکه «ما میتوانیم» را به مردم ایران تلقین کند و تعلیم دهد، «ما میتوانیم» را در وجود خود زنده کرد؛ اعتقاد خود را به توانائى شخصیتى خود، به معناى حقیقى کلمه، به مظهر بروز و ظهور رساند. در روز عاشوراى سال ۴۲ امام در عین غربت، در میان طلاب و مردم قم در مدرسهى فیضیه، محمدرضا شاه را که با اتکاى آمریکا و قدرتهاى خارجى، به طور بىقید و شرط و بىمهارى بر کشور حکومت میکرد، تهدید کرد که اگر اینجور حرکت کنى، این راه را ادامه دهى، من به مردم ایران خواهم گفت تو را از ایران بیرون کنند! این را چه کسى میگوید؟ یک روحانى ساکن در قم، بدون سلاح، بدون تجهیزات، بدون پول، بدون پشتوانهى بینالمللى؛ فقط به اتکاء ایمان به خدا و اعتماد به نفس، که میتواند در این میدان بایستد. آن روزى که امام از تبعید برگشت، در همین بهشت زهرا دولت بختیار را تهدید کرد و با صداى بلند گفت: من توى دهن دولت بختیار میزنم، من دولت تعیین میکنم. این، اعتماد به نفس بود. امام به خود و به نیروى خود و به توانائىهاى خود ایمان و باور داشت. همین باور به خود، در عمل امام، در گفتار امام، به ملت ایران منتقل شد.
بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیست و چهارمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی ۱۳۹۲/۰۳/۱۴
۰ نظر ۱۶ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۴۹
محمد صادق مطیع رسول

خلاصه وصیت‌نامه امام

بهار سال 1365 را - روزى که امام(ره) در بستر بیمارى بودند - فراموش نمى‌کنم. ایشان دچار ناراحتى قلبى شده بودند و تقریباً ده، پانزده روزى در بستر بیمارى بودند. در آن زمان من در تهران نبودم. آقاى حاج احمد آقا - آقازاده‌ى محترم ایشان (حفظه‌اللَّه‌وسلمه‌وایده)- به من تلفن کردند و گفتند سریعاً به آن‌جا بیایید؛ فهمیدم که براى امام(ره) مسأله‌یى رخ داده است. آناً حرکت کردم و پس از چند ساعت طى مسیر، خود را به تهران رساندم. اولین نفر از مسؤولان کشور بودم که شاید حدود ده ساعت پس از بروز حادثه، بالاى سر ایشان حاضر شدم. در آن وقت برادر عزیزمان جناب آقاى هاشمى در جبهه بودند و هیچ‌کس دیگر هم از این قضیه مطلع نبود.
روزهاى نگران‌کننده و سختى را گذراندیم. خدمت امام(ره) رفتم و هنگامى که نزدیک تخت ایشان رسیدم، منقلب شدم و نتوانستم خودم را نگهدارم و گریه کردم. ایشان تلطف فرمودند و با محبت نگاه کردند. بعد چند جمله گفتند که چون کوتاه بود، به ذهنم سپردم؛ بیرون آمدم و آنها را نوشتم. برادر عزیزمان آقاى صانعى هم در اتاق بودند. از ایشان کمک گرفتم، تا عین جملات امام(ره) را بازنویسى کنم.
در آن لحظه‌یى که امام(ره) ناراحتى قلبى پیدا کرده بودند، ما بشدت نگران بودیم. وقتى که من رسیدم، ایشان انتظار و آمادگى براى بروز احتمالى حادثه را داشتند. بنابراین، مهمترین حرفى که در ذهن ایشان بود، قاعدتاً مى‌باید در آن لحظه‌ى حساس به ما مى‌گفتند. ایشان گفتند: قوى باشید، احساس ضعف نکنید، به خدا متکى باشید، «اشدّاء على الکفّار رحماء بینهم» باشید، و اگر با هم بودید، هیچ‌کس نمى‌تواند به شما آسیبى برساند. به نظر من، وصیت سى‌صفحه‌یى امام(ره) مى‌تواند در همین چند جمله خلاصه شود.
بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت ائمه‌ى جمعه‌ى سراسر کشور۱۳۶۸/۰۴/۱۲

+ متن کامل وصیت نامه

۱ نظر ۱۶ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۳۶
محمد صادق مطیع رسول

یک کپسول 20 دقیقه ای بصیرت زا :

برای دانلود کلیک کنید
عنوان: فتنه ها در آخرالزمان
حجم: 3.58 مگابایت


موضوعاتی که در این سخنرانی مطرح شدند : انتخابات 92 + مفید بودن فتنه های آخر الزمان + بهترین شاخص برای انتخاب اصلح + دیدید دیدید و بگم بگم + علت فشار به ایران و...


با تشکر فراوان از محمد رئوفی

۱ نظر ۰۱ خرداد ۹۲ ، ۱۹:۴۸
محمد صادق مطیع رسول