طلوع سرخ

خون سرخ ما فلقی است که پیش از طلوع خورشید عدالت بر آسمان تقدیر نشسته است . شهید آوینی
آخرین نظرات
اون مغز خالی ات رو با یک لیوان کتاب پر کن !

#شارژ_کتاب_خوانی

ایده و نوشته های این مجموعه عکس های کتابی از خودم هست.

اگر با کیفیت بالا خواستید پیام بدید. کپی کردن هم مشکلی نداره. ولی دیگه عکس رو داغون نکنید! 

بیشتر خواستید بیایید توی کانالم. اینجا

۱ نظر ۲۹ تیر ۹۶ ، ۲۰:۲۳
محمد صادق مطیع رسول
مهمانی 2

 مهمانی یعنی بیرون آمدن از محیط تکراری و و خسته کننده ی خانه ی خود و ورود به سر سرای زیبای ضیافت.

#شهر_خدا / ص 35

استاد علیرضا پناهیان

🍏⚫️ @dark_energy

۰ نظر ۰۷ خرداد ۹۶ ، ۱۸:۲۹
محمد صادق مطیع رسول
مهمانی 1

مهمان بزرگان شدن بزرگی می آورد و حقارت ها را از روح انسان بیرون می کند. همان احساس حقارتی که مایه ی همه ی اسارت هاست .

#شهر_خدا / 34

استاد علیرضا پناهیان

🍏⚫️ @dark_energy

۰ نظر ۰۷ خرداد ۹۶ ، ۱۸:۲۷
محمد صادق مطیع رسول
ما اول اقدام کردیم ...

حالا همه نشسته اند و تحلیل می کنند. و شاید ناجوان مردانه، سیاه و سفید می بینند و مصادره به مطلوب می کنند. اینکه " پیروز واقعی کیست؟ " را نه چامسکی مشخص می کند و نه پسر استاد ! پیروز واقعی را عملا مرزهای ایران مشخص می کند.

اینکه طرفداران رئیس جمهور منتخب چه رفتاری دارند، مهم نیست. ما کار های مهمتری داریم.

اینکه بعضی حزب اللهی ها با کنایه می گویند "خروش اصفهان و قیام تهران و حماسه ی مشهد چه شد؟ " جواب ساده ای دارد. در جواب، این سوال را می پرسم؟ آن جوانانی که جلوی گلوله ایستادند که چنین روزهایی را در امنیت شاهد باشیم، چه شدند؟

#پیشتاز بودن، دو معنای دیگر را در دل خود نهفته دارد. یکی در قلّه دیده شدن و دیگری در اقلیت بودن. قلّه که جای همه نیست...

بگذریم.

کسانی که به ادعای #انقلابی_بودن از #سید_محرومان حمایت کردند، امتحان بزرگ تری مخصوص خودشان دارند. اگر در ادعا صادقند این جمله ی #آقا_سید را فراموش نکنند :

"ما اول اقدام نمودیم، اعلام هم نکردیم تا دادگاه، خودش رسیدگی و اعلام کند ولی آنها اول اعلام می کنند، اقدام هم نمی کنند این فرق ماست."

ما باید اقدام کنیم. باید آستین بالا زده و کار کنیم. حالا موقع راستی آزمایی کار ماست. گفتند از صدای محرومان و درد فقر، سوء استفاده می کنید. آیا خواستیم کسی در رأس باشد که به جای ما کار کند!؟ اگر غیر از این است، چه او باشد چه دیگری، ما کار خودمان را می کنیم. این حق کارگر شهرداری نیست که اندک پولی بگیرد یا نگیرد و صبح و شب جنگولک بازی های سیاسی ما را از در و دیوار شهر پاک کند.

اگر شیفتگان خدمتیم و نه تشنگان قدرت، هیچ کس نیست که بخواهد خدمتی کند و مردم نگذارند. کجا دیده اید کسی از سرمایه ی خود، اشتغال زایی کند و مردم او را منع کنند. کجا دیده اید کسی بخواهد آباد کند و دیگران ناله کنند. تنها نکته اش این است که ما اول اقدام می کنیم، اعلام هم نمی کنیم. اگر کار برای خداست، گفتن پس برای چه؟ داداگاه عدل الهی خود شاهد و ناظر است. تاریخ هیچگاه نمی تواند منکر خدمات شهدای هسته ای شود. اگر احمدی روشن می خواست منتظر نتیجه ی مذاکرات شود، نیازهای هسته ای ما رفع نمی شد. اقدام کرد و از تحریم ها گذشت. هیچ کس نفهمید چه کرده تا اینکه خونش، اسرار را فاش کرد.

اگر علی(ع) تشنه ی قدرت بود، روز شب در طلب آب برای فقرا، چاه نمی کند.

این سنت خداست. پیروزی ظاهری زمانی است که من و تو امتحانمان را وقتی در قدرت نیستیم پس دهیم. آن وقت مشخص میشود جریان انقلابی، اهل شعار است یا اهل عمل. آن وقت مردم به علی(ع) هجوم می آورند که قدرت دست تو باشد بهتر است.

خطابم با کسانی بود که بجای خدمت به مردم آنها را به بی بصیرتی متهم می کنند. و اکنون نشسته اند تحلیل های عجیب و غریب می کنند و نق می زنند. اما آنهایی که هم بصیرت داشتند، هم بصیرت دادند و هم به مردم خدمت کردند؛ البته که مأجورند...

راستی رای نیاوردن سید بخاطر ساده لوح هایی بود که در میان حامیانش جامه درانی می کردند. ساده لوح آن کسی است که انتظار دارد مردم حرفش را باور کنند. فکر می کنند آنچه می گویند وحی منزل است. غافل از اینکه پیامبر(ص) پیش از آنکه سخنی از وحی بگوید، به "امین" مشهور بود. باید چهل سال "کار" کرد تا اعتماد مردم را جلب کرد. آن وقت می توان حرفی از "ایمان به غیب" به میان آورد.

چه بر مسند قدرت باشیم چه رعیت، فرق چندانی بحال وضایف انقلابی ما ندارد. مردم ولی نعمت اند. اگر گفتیم دولت خدمت چندانی نکرده و خود نیز هیچ خدمتی نکردیم، پس چه فرقی میان ما با احزاب سیاسی است ؟

یا علی بگویید. خرمشهر ها در پیش است...   

سی ام اردیبهشت سال اقتصاد مقاومتی، کار و اشتغال

عکس نوشت » استاد حسن رحیم پور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، در حال خدمت در اردوهای جهادی

 

۰ نظر ۳۰ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۳۹
محمد صادق مطیع رسول

ماه رجب، بخصوص ایام اعتکاف؛ مناجات ها و نیایش های عارفانه ی شهید چمران خواندن دارد.

۰ نظر ۲۱ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۰۳
محمد صادق مطیع رسول

ماه رجب، بخصوص ایام اعتکاف؛ مناجات ها و نیایش های عارفانه ی شهید چمران خواندن دارد.

۲ نظر ۱۶ فروردين ۹۶ ، ۱۱:۰۹
محمد صادق مطیع رسول
من در شبکه های اجتماعی

اگر لطف شما همچنان شامل حال این حقیر می شود و گه گاهی سری به اینجا می زنید، پس پیشنهاد می کنم مرا در شبکه های اجتماعی، راحت تر دنبال کنید :

کانال تلگرام (انرژی تاریک) [یکسری مطالب از تجربیاتم در کار تشکیلاتی + عکس متن هایی متفاوت با موضوع کتاب + نوشته جات صد کلمه ای در موضوعات مختلف] راستی انرژی تاریک یک مفهوم نجومی است که خیلی به من شباهت دارد !!

کانال تلگرام (25:30) [در اینجا فقط برداشت ها و ترجمه هایی آزاد از آیات قرآن کریم به صورت کوتاه و ادبی می نویسم]

پیج اینستاگرام (تشنج) [برای این اسمش را گذاشتم "تشنج" چون انبوه این همه عکس و متن در دنیای مجازی سرسام آور و تشنج زا است. بیشتر عکس های کوه پیمایی آخر هفته ام را می گذارم، شاید راهی باشد برای فرار از این تشنجات. ] با افتخار در تاریخ 95.1.6 حذف شد. دلایل حذفش را اینجا بخوانید.

۰ نظر ۲۱ دی ۹۵ ، ۱۴:۰۴
محمد صادق مطیع رسول
📚 سه کاهن - 1

خواندن دلواپسی های حلیمه، آن هم با تعلیق های همیشگی مجید قیصری، لذتی دارد شاید از تماشای فیلم مجید مجیدی بیشتر ! اینکه بچه ات پادشاه عالم باشد، و هر روز جن و ملک ؛ آدم و حیوان و همه و همه بیایند به دست بوسش در نهان و عیان، و تو ندانی قضیه از چه قرار است و درست در همین جا، سر و کله ی سه کاهن یهودی سر برسد که ...
آری میلادش(ص) مبارک.

این مطلب در کانال تلگرامی ام : +

پ.ن: بعد تر، مفصل چند جمله ای در مورد این کتاب می نویسم.

۰ نظر ۲۹ آذر ۹۵ ، ۱۳:۳۸
محمد صادق مطیع رسول
انار ها 1

باز کم کم انار ها
میرسند انگار از راه؛
می شکفند دانه ها از مهر مادران
زیر باران، بهر کودکان
و من دور از خیال خوردنشان!
خیره مانده ام
به شَتک دانه های سرخشان
بر انحنای بیکران روحمان...

این مطلب در کانال تلگرامی ام : +

۰ نظر ۱۱ آذر ۹۵ ، ۱۷:۱۱
محمد صادق مطیع رسول
دوای این روز های اقتصاد ما

پروفسور حسابی  تکه نخی را آماده کرد و به دست پسرش ایرج داد و گفت: بیا و دور سرم را با این تکه نخ اندازه بگیر.پسرش با شرمساری سکوت کرد و دستور پدر را اجرا نمود.

پروفسور حسابی ادامه داد: خوب دقت کن، بعد از اندازه گیری نخ را گره بزن تا اندازه به هم نخورد و گم نشود. بعد نزد پسر عمویت که قصد دارد قطعه را از ایتالیا سفارش دهد برو و این تکه نخ را به او بده. بگو فقط قبل از سفارش از آن کشور با همین نخ دور سر مهندسان ایتالیایی را اندازه بگیرد، اگر سر آن ها از سر من و دیگر متخصصین و استادان ایرانی بزرگ تر بود در آن صورت می تواند سفارش ساخت قطعه را به آن از ما بهتران بدهد!

کتاب "مرد نخستین" / محمود اکبر زاده

رمان زیبای زندگی پر فراز و نشیب پروفسور محمود حسابی

۱ نظر ۱۱ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۱۲
محمد صادق مطیع رسول