طلوع سرخ

خون سرخ ما فلقی است که پیش از طلوع خورشید عدالت بر آسمان تقدیر نشسته است . شهید آوینی
آخرین نظرات

دید نبی پسری را اندر خیابان تلو خوران !
پرسید جانکم "چگونه صبح کردی" ؟
جوانک
آه کشید
سر تکان داد
نشست و گفت :
با یقین !

پیک رحمت باز پرسید:
چیست نشانش در برت ؟!

..-.-.-.-.---.--.--.-.--....-.-.--.-.--.---.--.-.-.-.--.-.--.-.-.-.
....-.-.-...---- اینها مثلا نویز هستن ! .-.....-.--.-.-...
.....-..-...----.-...-...-....-.--.-.--.-....-..----..-..--.--.-...

آن پیرمرد جابجا شد
پای بر پا
روی مبل
رو به دوربین !
اصبحتُ شابا ً (این یقین باعث شد که هر روز صبح که از خواب پا میشم ، خودمو عین جووونا می بینم !)
---

پ.ن 1: هر کی تونست این جمله رو بخونه یه جایزه پیشم داره:
           دکتر کریم کرم کرم داری؟ کرم کرم کرم کرد !

پ.ن 2:
راستش هی گفتم بابا بی خیال، دیدم نع! تازه میگن بعدش یه تبلیغ دیگه داره ! واسه اون هم داریم!!

پ.ن 3: بی چاره حاجاقا اخم  اگه ندیدی، ببین (+)

پ.ن 4: تصور کن حلزون ها نیترو اسپید داشته باشن! یه سرعت فراصوتی!! متعجب
           دیگه شرکت سپیده ماهان ورشکست میشه! اگه گفتی چرا ؟ (+) (+)

پ.ن 5: این هم بقیه اش البته بدون نویز : (+)

۸ نظر ۰۸ تیر ۹۲ ، ۱۳:۳۴
محمد صادق مطیع رسول

اگر فکر می کنید از اراده ضعیفی برخوردار هستید و به دنبال تقویت آن هستید

اگر فکر می کنید از ارده قویی برخوردار هستید و  خیلی عقل کل هستید

این کلیپ را از دست ندهید :


برای دانلود کلیک کنید
حجم: 61.2 کیلوبایت
توضیحات: تقویت اراده از زبان آیت الله بهجت

۰ نظر ۱۳ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۹:۵۱
محمد صادق مطیع رسول

اشاره : تقارن لبخند های توصیفی مرتضا جان در صفحه نود و دوم کتاب زیبایش با لبخند های تکنوکراتی سال هزارو سیصد نود و دو فرمانده عمامه سفید انگیزه ی تقدیم این پست به شما عزیزان شد : 

هلال یک نگاه چرخاند و میان سه بوته که مثل چوپانانی چوخا به دوش او را احاطه کرده بودند روی صخره ای نشست . به پهلو دراز کشید و دست زیر یک بر سرش گذاشت . از جیبش عکسی در آورد و بندش کرد به شاخه ی بوته. عکس فرمانده جنگ بود. عمامه ی سفید بر سر داشت و توی چشم دوربین می خندید . خنده باعث شده بود دو سه دندانش از لای دو لب سپیدی بزند . عکس را از شاخه برداشت و آن مقدار در دل بوته برد که سایه بر عکس افتاد . سایه ای تاریک . عکس را میان دو شاخه ثابت کرد و دستش را بیرون کشید. اکنون عکس در سکوت محض بود. با اینکه از آنِ موجودی ناطق بود اما حرف نمی زد . دهان نمی جنباند و صدایی بیرون نمی داد. نقشی سنگی بود انگار مانده از اعماق تاریخ بر یک صخره در جایی دور از آبادی و انسان . آن وقت گفت " از چشمهایت ، از این خنده ات پیداست که می خواهی جنگ را تمام کنی. دنبال فرصت مناسبی."

جمجمه ات را قرض بده برادر. مرتضا کربلایی لو. صفحه 92 !

مطالب مرتبط (یادداشتی بر این کتاب +)


-----------------------------

اما بعد :

کلیپ تصویری سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین روانبخش
پیرامون نقش آقای هاشمی در قبولاندن قطعنامه 598 به امام خمینی رحمه الله علیه

برای دانلود کلیک کنید
حجم: 12 مگابایت با فرمت 3gp

***

این هم چند لینک متنی مرتبط با ماجرای قطعنامه:
+ ماجرای پذیرش قطعنامه 598 از زبان سردار رشید
++ دانلود جزوه قطعنامه 598 چگونه تصویب شد؟ (مقالات کامران غضنفری که حاج آقا روانبخش در کلیپ توصیه میکنن )
برای دانلود جزوه کلیک کنید
حجم: 791 کیلوبایت با فرمت pdf





۲ نظر ۱۲ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۸:۵۴
محمد صادق مطیع رسول
استاد علیرضا پناهیان
قبل و بعد از یک کار خوب چه کار باید بکنیم ؟
شیطان چگونه مارا از انجام خیرات باز می دارد؟
سارعوا فی الخیرات ...

استاد پناهیان رمضان 1385 حرم مطهر حضرت معصومه (س) جلسه اول مبحث اهل عمل :

برای دانلود کلیک کنید
حجم: 1.03 مگابایت

۳ نظر ۰۵ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۳:۲۲
محمد صادق مطیع رسول
استاد علیرضا پناهیان

دوستانی که اهل سخنرانی گوش کردن هستند و بیشتر از اینکه به هیئت و مجالس موعظه بروند گوشی ام پی تری پلیرشون توی گوششون هست این کلیپ رو حتما گوش کنند.
استاد پناهیان محرم 90 دانشگاه امام صادق (ع) :

حجم: 727 کیلوبایت

۱۰ نظر ۰۶ فروردين ۹۲ ، ۱۲:۴۹
محمد صادق مطیع رسول