سر به سر سنگ ها مگذارید
داغ دارند و خونین دل اند
آخر ، روزی ، سنگی ، سری ...
سر به سر سنگ ها مگذارید
داغ دارند و خونین دل اند
آخر ، روزی ، سنگی ، سری ...
... خواست جای بوسه های پیغمبر را ...
... یزید هوس کرده بود ...
پ.ن: نمی توانم . ببخشید...
سارومان و سائرون و اورک ها و ارتش تاریکی ها ؛
همه ی اینها افسانه ی تالکین است .
اینجا . روی همین کره ی خاکی ،
یزید و ابن سعد و کوفیان و اهل شام ؛
سنگ تمام گذاشته اند ...
توی ویکی پدیا سرچ کردم "تفحص شهدا" را
گفت: منظورت را نمی فهمم (+)
گفتمش حق داری. خودم برای می گویم:
تفحص شهدا یعنی
توی دشت بگردی
برای پاره پاره های تنت
بعدش گفتم:
بنیانگذارش زینب است.
گفت: زینب !! همان شیر دختر علی؟ (+)
پ.ن1: لازم است که گاهی خود را از بیرون ببینیم.
و لازم تر آن است که ببینیم از بیرون ما را چطور می بینند. (+)
و آیا درست می بینند؟
پ.ن2: محض رضای زینب کبری(س) به این چیزها فکر کنید. به یک شور و دم و مستی و وردی و حالی کفایت نکنید.
پ.ن3: این نوشتار خورد است. شما کاملش کند...
پ.ن4: مفصل بخوانید (+)
حسین (ع) که عمود خیمه را کشید
قند در دل بچه ها آب شد
با خود گفتند می خواهیم برگردیم خانه
حتما عمو عباس
جنگ را تمام کرده
پ.ن: کاش ...
آب بهانه بود
کام خشک پدر
عطشش را فرونشاند.
پ.ن: یا بنیّ! هاتِ لسانک. فأخذ بلسانه، فمصّه (نفس المهموم ص 307)
ارثی است از سید الساجدین
لرزش پام
وقتی که صدا می زنند
بیا "شام"
پ.ن: مَا وُضِعَ بَیْنَ یَدَیْهِ طَعَامٌ إِلَّا بَکَى (روضة الواعظین ج1 ؛ ص170)
امام صادق ع در مورد امام سجاد ع می فرمایند: برای او غذا نیاوردند مگر آنکه بگریست.
شام غم و یهودیان
آب دهان و کاروان
پ.ن: اول صفر، ورود اهل بیت به شام ...
برای امام زمان(عج) صدقه دهید، ماه سنگینی است ...