طلوع سرخ

خون سرخ ما فلقی است که پیش از طلوع خورشید عدالت بر آسمان تقدیر نشسته است . شهید آوینی
آخرین نظرات

نامه های کوفی مجموعه ی اشعار عاشورایی سعید بیابانکی است که شامل اشعار نیمایی و غزل می باشد. البته اشعار عاشقانه و اجتماعی و غیر آئینی در این مجموعه یافت می شود.

اما آنچه که انگیزه ای شد تا این نوشتار را برای دوستان هدیه آورم ؛ معرفی کلی این کتاب نبود بلکه صرفا فصل سوم آن بود که شامل 25 نامه است. خصوصیتی که این فصل را از دیگر اشعار آیینی متمایز کرده، بیانی انتقادی و تلنگر هایی است که در قالب اشعار نیمایی، خوش مضمون و خوش آهنگ؛ نسبت به مقوله ی عزاداری و برخی افراط و تفریط ها داشته است. موضوعاتی که اگر در فرهنگ عزاداری به آنها دقت نشود ، منجر به یک ظاهر زیبنده ولی پوک خواهد شد و نتیجه اش دعوت هایی بدون یاری است. توجه به روحیات مردم کوفه ، ما را در دوری کردن از این گروه بهتر کمک خواهد کرد. بیابانکی با داشتن نگاهی منطقی و خشک به موضوعات توانسته است ظرایف جالبی از آنها استخراج کند که در ادامه بخش هایی از آنها را با هم می خوانیم :

نامه های کوفی مجموعه شعر سعید بیابانکی

  

۰ نظر ۲۸ آذر ۹۳ ، ۰۶:۰۰
محمد صادق مطیع رسول

همان ها که می گفتند مگر علی نماز هم می خواند!؟

نشان مومن بودنت را ربودند .

 

پ.ن: علامات مؤمن پنج چیز است:

1- اقامه ی پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شبانه روز.

2- زیارت اربعین.

3- انگشتر به دست راست کردن.

4- جبین را در سجده بر خاک گذاشتن.

5- بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن.

۲ نظر ۲۱ آذر ۹۳ ، ۰۶:۰۰
محمد صادق مطیع رسول

ارباب حلقه ها

سارومان و سائرون و اورک ها و ارتش تاریکی ها ؛

همه ی اینها افسانه ی تالکین است .

اینجا . روی همین کره ی خاکی ،

یزید و ابن سعد و کوفیان و اهل شام ؛

سنگ تمام گذاشته اند ...

۱ نظر ۱۰ آذر ۹۳ ، ۰۶:۰۰
محمد صادق مطیع رسول

سی هزار دینار

پ.ن: رفقا هرکی این نوشته داخل عکس رو خوند یک نظر بنویسه لطفا ! هم از دید خودش و هم از نظر جامعمون . بدون اغراق و تعصبی برخورد کردن... واقعا حرف دلتون رو بزنید... مبادا دوباره کلی نامه جمع بشه و باز بزنیم زیر همشون ...

(+)

۳ نظر ۰۱ آذر ۹۳ ، ۰۶:۰۰
محمد صادق مطیع رسول

برای سر به راه شدنمان

حتما

باید

"سر"  به  راه می شدید ؟ 

 

پ.ن: بَعَثَ بِرَأْسِ الْحُسَیْنِ علیه السلام  إِلَى الْکُوفَة ( لهوف ص 142)

 ............................... به سمت کوفه فرستاد ..................

۲ نظر ۱۸ آبان ۹۳ ، ۰۶:۰۰
محمد صادق مطیع رسول

گرگم به هوا--- در بیابان --- روی مغیلان --- با کوفیان --- پا برهنه --- بچه های حسین

 

پ.ن: فَخَرَجْنَ حَوَاسِرَ مُسَلَّبَاتٍ حَافِیَات‏ (لهوف ص 66)

۳ نظر ۱۶ آبان ۹۳ ، ۰۶:۰۰
محمد صادق مطیع رسول

پرتاب نیزه ...

تیر اندازی ...

سنگ پرانی ...

اسب دوانی ...

 

پ.ن: فَدَاسُوا الْحُسَیْنَ ع بِحَوَافِرِ خَیْلِهِمْ حَتَّى رَضُّوا صَدْرَهُ وَ ظَهْرَهُ (لهوف ص135)

...........................اسبهایشان تا اینکه ......................سینه اش ..........

۰ نظر ۱۴ آبان ۹۳ ، ۰۶:۰۰
محمد صادق مطیع رسول

وقت تقسیم سرها که شد
کوفیان هم از عدالت علی گفتند!

 

پ.ن: وَ رُوِیَ أَنَّ رُءُوسَ أَصْحَابِ الْحُسَیْنِ ع کَانَتْ ثَمَانِیَةً وَ سَبْعِینَ رَأْساً فَاقْتَسَمَتْهَا الْقَبَائِلُ لِتَقْرُبَ بِذَلِکَ إِلَى عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ زِیَادٍ وَ إِلَى یَزِیدَ بْنِ مُعَاوِیَةَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَجَاءَتْ کِنْدَةُ بِثَلَاثَةَ عَشَرَ رَأْساً وَ صَاحِبُهُمْ قَیْسُ بْنُ الْأَشْعَثِ وَ جَاءَتْ هَوَازِنُ بِاثْنَیْ عَشَرَ رَأْساً وَ صَاحِبُهُمْ شِمْرُ بْنُ ذِی الْجَوْشَنِ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ جَاءَتْ تَمِیمٌ بِسَبْعَةَ عَشَرَ رَأْساً وَ جَاءَتْ بَنُو أَسَدٍ بِسِتَّةَ عَشَرَ رَأْساً وَ جَاءَتْ مَذْحِجُ بِسَبْعَةِ رُءُوسٍ وَ جَاءَپ بَاقِی النَّاسِ بِثَلَاثَةَ عَشَرَ رَأْساً. (لهوف ص: 144)

 

۰ نظر ۱۳ آبان ۹۳ ، ۰۶:۰۰
محمد صادق مطیع رسول

گفتنند ما دل می دهیم

تو

سرت را

همین هم شد کربلا...  

 

پ.ن:  أَنَّ قُلُوبَهُمْ مَعَهُ وَ سُیُوفَهُمْ عَلَیْه‏ (لهوف ص62)

۲ نظر ۰۴ آبان ۹۳ ، ۰۶:۰۰
محمد صادق مطیع رسول